سبک زندگی

11 دلیل برای اینکه برخی از بزرگسالان هنوز مانند کودکان رفتار می کنند

11 دلیل برای اینکه برخی از بزرگسالان هنوز مانند کودکان رفتار می کنند

چرا برخی از بزرگسالان مانند یک کودک رفتار می کنند؟

A woman with dark hair in a white sweater nervously holds a brown teddy bear. Her left hand is on her forehead, and her face shows an expression of worry or concern. She stands against a pink background.

همه از نظر ذهنی و عاطفی آنقدر که در بزرگسالی لازم است بالغ نیستند. اما چرا؟ چه چیزی باعث می شود برخی افراد در افکار و رفتارهای خود کودکانه تر بمانند؟

1. برای محافظت در برابر آسیب یا پیامدهای درک شده.

A person jumps joyfully in the middle of a brightly lit street at night, surrounded by tall buildings and streetlights. Their arms are raised high, and they wear a brown jacket and blue jeans. The street is empty except for a few pedestrians in the background.

اگر در محیطی توهین آمیز بزرگ شده اید، ممکن است متوجه شده باشید که اگر رفتاری کودکانه داشته باشید، کمتر آسیب می بینید.

به این ترتیب، ممکن است آن رفتار را به بزرگسالی رسانده باشید، به رفتارهای کودکانه و اجتنابی مانند صحبت‌های با صدای بلند، عذرخواهی بیش از حد، یا اشک در هنگام مواجهه با ناراحتی احتمالی بازگشته باشید.

به عنوان مثال، شخصی که در محل کار خود را خراب می کند، ممکن است برای جلوگیری از عواقب منفی، یک عذرخواهی کودکانه بخواهد.

در ذهن آنها، رئیس آنها کمتر ممکن است سر کسی که بسیار کوچک و آسیب پذیر به نظر می رسد فریاد بزند یا اخراج کند. به این ترتیب، آنها ناخودآگاه از رفتار کودکانه خود به عنوان سپر استفاده می کنند.

2. برای جلوگیری از مسئولیت بزرگسالان.

A woman with shoulder-length blonde hair is standing against a light pink background. She is wearing a colorful striped sweater and a watch on her wrist. She looks angry, with her mouth open and fists raised.

همانطور که هر بزرگسالی به خوبی می‌داند، رسیدگی به مسئولیت‌های بزرگ‌سالان ظالمانه است.

تجارب بی دغدغه ای که ما در دوران کودکی داشتیم مدت ها در زیر انبوه صورتحساب ها، ساعات کاری طولانی، تورم و تعهدات خانوادگی مدفون بوده است و بسیاری از مردم آرزو می کنند که برای فرار از مشقت بی پایان به سال های کودکی خود برگردند.< /p>

در برخی موارد، رفتار کودکانه به‌جای آگاهانه، خودبه‌خود اتفاق می‌افتد.

این معمولاً یک پاسخ استرسی است که به عنوان «بازگشت» شناخته می‌شود، که در آن روان فرد به حالت قبلی برمی‌گردد که در آن استرس غرق نشده است.

در موارد شدید، ممکن است یک فرد از انجام کارهای روزمره یا مراقبت از فرزندان خود امتناع کند، در صورت درخواست از آنها عصبانی شود و اصرار به بازی با (یا جمع آوری) اسباب بازی ها، رنگ آمیزی، یا تماشای برنامه های تلویزیونی کودکان داشته باشد.

در اصل، آنها به دنبال راحتی و آشنایی در سطحی اساسی هستند، زیرا بزرگسال بودن برای آنها بسیار دشوار است.

3. برای پرورش و مراقبت.

A man with a beard sits at a kitchen table holding a fork and spoon, looking up in anticipation, with an empty plate in front of him. In the background, a woman with long hair, wearing a white shirt and jeans, is busy at the kitchen counter.

اگر در دوران کودکی به اندازه کافی تربیت نشده اید، ممکن است در بزرگسالی از رفتار کودکانه الگوبرداری کنید تا اکنون مورد علاقه اطرافیانتان قرار بگیرید.

این مفهومی است که در ژاپن به عنوان “amae” شناخته می‌شود و شامل بازیگوشی می‌شود—اغلب مانند یک نوزاد یا کودک—به منظور تربیت، آرامش و اغوای دیگران.

این نوعی وابستگی ایجاد می کند که ممکن است دیگران را تشویق کند تا کارهایی را برای شما انجام دهند که شما کاملاً قادر به انجام آنها هستید. دوست دارید آنها این کار را انجام دهند زیرا باعث می شود احساس کنید که دوست دارید و به او اهمیت می دهید.

حتی ممکن است از رفتار کودکانه و “شیطان” برای گرفتن آزادی هایی استفاده کنید که در غیر این صورت از شما سلب می شد، و سپس اگر کسی بخواهد شما را به خاطر اعمال شما سرزنش کند، بخندید یا زیر بالشتک ها پنهان شوید.

به عنوان مثال، مخفیانه وارد کمد شخصی و خوردن کوکی‌های او بدون درخواست قبلی، یا “قرض گرفتن” چیزی از او بدون اجازه.

4. بیزاری رد.

A man with short brown hair wearing round glasses, a denim jacket, and a white T-shirt stands against a plain light gray background. He has one hand resting on his chin and looks to the side with a thoughtful expression.

بسیاری از افراد با عزت نفس پایین به شدت حساس هستند و نسبت به طرد شدن بیزارند.

اگر دیگران به آنها علاقه ای نداشته باشند یا نخواهند با آنها تعامل داشته باشند، پریشانی شدیدی را تجربه می کنند.

اگر شما در این دسته قرار می‌گیرید، احتمالاً متوجه شده‌اید که اغلب افراد معمولاً مشتاق‌تر هستند تا با افرادی که آنها را آسیب‌پذیر، زیبا یا غیرتهدیدکننده می‌دانند تعامل برقرار کنند.

به این ترتیب، ممکن است رفتاری کودکانه داشته باشید که تا حد امکان برای افراد زیادی دوست داشتنی و دوست داشتنی باشید، با این امید که به جای طرد شدن، مورد پسند و پذیرش قرار بگیرید.

شما ممکن است به شیوه‌ای زیبا، یا به شکلی خنده‌دار و نامتعارف لباس بپوشید که ممکن است باعث شود مردم فکر کنند، “وای، این شخص خیلی بی دست و پا است، من می‌خواهم او را در آغوش بگیرم و برایش کلوچه بپزم”.

در اصل، شما سعی می‌کنید نسخه انسانی یک اسباب‌بازی مخمل‌دار کمی آسیب دیده باشید.

بالاخره، اگر مثل یک بچه کوچک صحبت کنید، خیلی عذرخواهی کنید و یک کیف پول خرگوش درخشان داشته باشید، احتمال زیادی وجود دارد که خانم پست بانک با شما مهربان‌تر باشد و احتمالاً به شما آب نبات پیشنهاد دهد.

در نهایت، اکثر مردم می خواهند به کودکان کوچک و حیوانات کوچک زیبا کمک کنند. اگر رفتاری را تقلید کنید که مکانیسم “مراقبت” را در دیگران ایجاد می کند، احتمال اینکه آنها از کنار شما عبور کنند یا شما را دور کنند، بسیار کمتر است.

5. آرزوی شادی بی دغدغه دوران کودکی (فرار).

A joyful man in glasses and a plaid shirt rides a small children's bike. He has his legs extended forward with excitement and is wearing casual shorts and shoes. The background is plain white, highlighting his playful expression and the humor of the situation.

اگر اغلب در محیطی هستید که در آن انتظارات شدیدی برای خروجی و مطابقت دارید، ممکن است از رفتارهای کودکانه به عنوان نوعی فرار استفاده کنید.

در مکان‌هایی که مقررات و فشار شدید برای موفقیت وجود دارد، رفتار کودکانه می‌تواند نوعی فرار باشد.

به عنوان مثال، فرهنگ Kawaii در ژاپن (و تا حدی در کره) بسیار وجود دارد، جایی که شخصیت‌های کارتونی زیبا و رنگارنگ به همان اندازه در محصولات بزرگسالان وجود دارند که در اقلام کودکان وجود دارند.

بعضی از روانشناسان معتقدند که گروه بندی بسیار پراسترس فرهنگ ژاپنی، انتظارات با عملکرد بالا، و تاکید بر محدودیت عاطفی باعث می شود که افراد در زمانی که در مدرسه یا محل کار نیستند، خود را در آرامش غرق کنند.

به این ترتیب، بسیاری از مردم خانه‌های خود را با لباس‌های لطیف و دنج می‌پوشند و تزئین می‌کنند که آنها را به یاد دوران کودکی می‌اندازد و در صورت امکان رفتاری شاد و کودکانه دارند.

آن‌ها دیگر آزادی را که در دوران کودکی داشتند احساس نمی‌کنند، بنابراین سعی می‌کنند این احساس را از طریق فرار کودکانه برگردانند.

6. آسیب های حل نشده دوران کودکی.

A person wearing a green hoodie leans their forehead against a glass window, eyes closed and with a pensive expression. The background shows an air conditioning unit and part of a balcony or exterior structure.

بسته به دوران کودکی‌تان، ممکن است آسیب‌های جدی داشته باشید که هرگز برطرف نشده یا التیام نیافته است.

و منظور ما فقط ترومای “T بزرگ” نیست، مانند رویدادهای تهدید کننده زندگی، مرگ یا سوء استفاده طولانی مدت. آسیب‌های «کوچک» مکرر مانند قلدری، انزوای اجتماعی، و طرد شدن می‌توانند آسیب‌های عاطفی مشابه یا بدتر از یک رویداد آسیب‌زا داشته باشند.

برخی از افراد مبتلا به ترومای حل‌نشده، هنگامی که با ترس، رویارویی یا تعارض “محرک” شوند، به حالت کودکانه بازمی‌گردند و همان رفتارهایی را در بزرگسالی نشان می‌دهند که در دوران کودکی انجام می‌دادند.

به عنوان مثال، فردی که با شریک زندگی خود بحث می کند ممکن است در هنگام عصبانیت گریه کند و چیزهایی را پرتاب کند، یا ممکن است دست های خود را روی هم بگذارد، از تماس چشمی خودداری کند و از صحبت کردن امتناع کند.

وقتی صحبت می‌کنند، برای اجتناب از پذیرش مسئولیت، به دیگری توهین می‌کنند یا او را برای همه چیز سرزنش می‌کنند، و فرار می‌کنند یا حتی پنهان می‌شوند تا زمانی که احساسات “بد” آنها از بین برود.

اگر هر یک از این رفتارها درست باشد، احتمالاً دچار آسیب‌های حل‌نشده‌ای شده‌اید که هر وقت اتفاقی می‌افتد که شما را به یاد تجربیات گذشته می‌اندازد، سرتان را بالا می‌برد.

7. بدون آسیب های دوران کودکی.

A man in sunglasses and casual clothing lies relaxed on a wooden bench in a park, with one leg resting on the bench and the other stretched out. The background features green trees, creating a serene, natural setting.

برخلاف نکته قبلی ما، فقدان دشواری در دوران کودکی نیز می‌تواند به رفتار نابالغ کمک کند.

اگر هیچ اتفاق بد یا چالش برانگیزی تا به حال برای شما اتفاق نیفتاده باشد، احتمالاً هرگز فرصت ایجاد مکانیسم های مقابله ای حیاتی را نداشته اید.

بسیاری از والدین سعی می‌کنند فرزندان خود را در برابر هر گونه ناراحتی محافظت کنند – از جمله کارهای ناخوشایند، شکست، طرد شدن یا ناامیدی – زیرا می‌خواهند از آنها در برابر هر چیز “بد” محافظت کنند.

اگرچه برای والدینی که بخواهند زیباترین دوران کودکی ممکن را به فرزندان خود هدیه دهند، نجیب است، اما این در واقع بسیار مضر است.

اگر متوجه می‌شوید که هر زمان که مجبور به مقابله با یک احساس ناخوشایند یا ناخواسته هستید کودکانه رفتار می‌کنید، احتمالاً به این دلیل است که در جوانی یاد نگرفته‌اید که چگونه با این چیزها کنار بیایید.

اگر یاد نگرفته اید که چگونه با ناراحتی در مورد چیزی مانند از دست دادن یک مسابقه فوتبال کنار بیایید، در مواجهه با مسائلی مانند مسائل جدی پزشکی، یا مرگ افراد نزدیکتان، زمان بسیار دشواری خواهید داشت.

8. نورودیورژانس.

A person with red hair and a beard, wearing a light denim shirt, is sitting with a frustrated expression, raising both hands beside their head. The background shows a blurred indoor setting.

اختلال در تنظیم عاطفی در افرادی که دارای اوتیسم، ADHD یا هر دو هستند (AuDHD) رایج است.

افراد واگرای عصبی در صورت تحریک بیش از حد توسط صدا، نور، عوامل استرس‌زای متعدد و غیره می‌توانند دچار اضافه بار حسی شوند و در نتیجه ممکن است دچار فروپاشی شوند.

در مواردی مانند این، شخص به این دلیل که می‌خواهد یا جلب توجه می‌کند مانند یک کودک رفتار نمی‌کند. آن‌ها آنقدر کاملاً غرق شده‌اند که بدن و روانشان باید تمام تنش‌های انباشته‌شده و بیش از حد تحریک‌شده‌ای را که در درونشان وجود دارد، رها کند.

آنها به معنای واقعی کلمه هیچ وسیله دیگری برای بیان احساس خود ندارند.

این ذوب‌ها مانند فوران‌هایی هستند که اجازه آزاد شدن فشار را می‌دهند، دقیقاً مانند آتشفشانی که در هنگام چرخش ماگما، فشار را از زمین آزاد می‌کند.

اگر تشخیص داده نشده است که شما عصبی هستید اما احساس می کنید که رفتار کودکانه شما ممکن است با اوتیسم یا ADHD توضیح داده شود، ممکن است بخواهید ارزیابی شوید.

حتماً به دنبال یک پزشک بالینی تأیید کننده عصبی باشید که هم با تظاهرات بیرونی (“کلیشه ای”) و هم در تظاهرات داخلی اوتیسم تجربه داشته باشد.

اگر متوجه شدید که واگرای عصبی هستید، بررسی محرک‌های حسی و محیطی می‌تواند به شما در شناسایی راه‌های پیشگیری و مدیریت اختلالات عاطفی کمک کند.

این ممکن است شامل اجتناب از موقعیت‌های خاص یا استفاده از سازگاری‌هایی مانند هدفون‌های حذف‌کننده صدا، عینک‌های حساس به نور، لباس‌های بدون درز و غیره باشد.


در مورد پزشکانی که مواجهه درمانی یا رویکردهای تغییر رفتار را توصیه می کنند، خیلی محتاط باشید. آنها تجربیات افراد واگرای عصبی را بی اعتبار می کنند و چنین مواجهه ای می تواند باعث ناراحتی و آسیب جسمی و روانی قابل توجهی برای فرد شود. 

9. مشکلات سلامت روان.

A woman with long, dark hair looks off to the side with a serious expression. Her face is partially obscured by her hair, and she is wearing a light top. The background is blurred.

برخی شرایط سلامت روان یا مشکلات رشدی می‌تواند باعث شود که فرد مانند یک کودک رفتار کند.

برای مثال، برخی از افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی (BPD) با نشان دادن رفتارهای زیر رفتاری کودکانه دارند:

– به دنبال اطمینان و تأیید دائمی از والدین، مراقبان، یا دیگر شخصیت‌های معتبر هستند.

– رفتاری که آن‌ها آن را «بازیگوش» یا «شیطان» می‌دانند که برای عبور عمدی از مرزهای دیگران بدون عواقب استفاده می‌شود.

– تکانشگری بدون در نظر گرفتن عواقب.

– تقصیر دیگران به خاطر اشتباهاتشان، به همین ترتیب، به این ترتیب که اگر کودک با آن برخورد کند، میز بدی را به دلیل آزار دادن به آنها می کوبد.

– دستکاری دیگران برای رسیدن به آنچه می‌خواهند و در صورت رد شدن هدف دست‌یافته‌شان، سرزنش می‌کنند.

– طغیان‌های عاطفی مانند گریه کردن، جیغ زدن، پرتاب کردن چیزها، گفتن به دیگران که از آنها متنفرند و سپس در آغوش گرفتن یا دیگر لحظاتی بعد به دنبال آرامش هستند.

10. ترس شدید از پیری.

A man with a beard and short hair examines his reflection closely in a bathroom mirror, looking concerned. He is holding his head with both hands, focusing on the top of his head. The bathroom features a modern shower enclosure in the background.

هیچ راهی برای رفع این واقعیت وجود ندارد که پیری می‌تواند در سطوح بی‌شماری وحشتناک باشد.

علاوه بر ایجاد شکاف مفاصل، چین و چروک، و مشکلات سلامتی، آگاهی بسیار واقعی از مرگ و میر قریب الوقوع وجود دارد.

جوانان به ندرت به این واقعیت فکر می کنند که ساعت آنها به سمت پایان نهایی خود می رود.

آنها مجذوب هر چیزی هستند که در آن لحظه می گذرد، چه لذت بردن از یک بستنی در یک روز آفتابی، چه ساعت ها صرف تماشای کارتون و پر کردن کتاب های رنگ آمیزی.

تحمل واقعیت پیری و مرگ‌ومیر برای بسیاری از مردم بسیار زیاد است، و در نتیجه به حالتی بسیار کودکانه‌تر پس می‌روند (یا می‌چسبند).

برخی ممکن است شروع به نشان دادن رفتار «محرمانه» کنند، در حالی که برخی دیگر ممکن است به موضوعاتی که در کودکی به آنها آرامش می‌داد تمرکز کنند و شروع به جمع‌آوری اقلام مرتبط با آن کنند.

دیدن افرادی که در میانسالی دچار بحران‌هایی می‌شوند که شامل جمع‌آوری اسباب‌بازی‌ها و عروسک‌های قدیمی می‌شود، غیرعادی نیست.

این یک واکنش ترس است. شما هدف خود را معطوف به زمان شادی و خوش‌بینی می‌کنید، نه ضرب‌الاجل بزرگ در آینده.

11. اختلال شناختی.

An elderly man with short gray hair and blue eyes, wearing a plaid shirt, looks directly at the camera. He holds his right hand to the side of his face near his eye. The background is a weathered wooden fence.

اختلالات شناختی می‌تواند ناشی از چندین مسئله باشد، از جمله آسیب مغزی تروماتیک (TBI)، افسردگی، اختلالات اضطرابی، و حتی شرایط خودایمنی.

اما دو مورد از شایع‌ترین علل اختلال شناختی آلزایمر و زوال عقل هستند.

آنها می توانند باعث سردرگمی، از دست دادن حافظه، اختلال در ادراک حسی و ناتوانی در پردازش اطلاعات یا تصمیم گیری شوند.

به این ترتیب، افراد مبتلا به این شرایط اغلب در نهایت مانند کودکان رفتار می کنند (یا به گونه ای که ما را به یاد کودکان می اندازد).

آنها در مورد چیزهایی مانند حمام کردن یا زمان صرف غذا، و همچنین عبوس یا گریه کردن، بحث می کنند و در نهایت کاملاً به مراقبان خود وابسته می شوند.

اگر بزرگسالی مسن هستید و متوجه هر یک از این علائم در خود شده اید، ممکن است بخواهید آزمایش بدهید. آلزایمر جوان و زوال عقل را می توان در مراحل اولیه درمان کرد تا به کند کردن پیشرفت آنها کمک کرد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا